کد مطلب:137408 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

شهادت جعفر
در سال هشتم بعثت، حضرت رسول صلی الله علیه و اله یكی از اصحابش به نام حارث بی عمیر ازدی (از طایفه ی بنی لهب) را با نامه ای نزد پادشاه


«بصری» در سرزمین شام فرستاد و چون «حارث» به سرزمین «موته» رسید، «شر حبیل بن عمرو غسانی» یكی از درباریان قیصر روم، سر راه بر او گرفت و او را به قتل رسانید، و جز او از سفیران رسول خدا صلی الله علیه و اله كسی كشته نشده است. كشته شدن حارث سخت بر رسول خدا صلی الله علیه و اله دشوار آمد (و مردم را به جهاد فراخواند و در «جرف» اردو زدند) و سه هزار مرد فراهم گشت، و جعفر طیار را به فرماندهی ایشان انتخاب كرد و فرمود: اگر جعفر به شهادت رسید، «زید بن حارثه» فرماندهی خواهد داشت، و اگر او هم به شهادت رسید، «عبدالله بن رواحه» امیر جنگ خواهد بود. سپس ایشان را به «موته» اعزام داشت. لشكریان روم با صد هزار یا دویست هزار جنگجو در برابر سپاه اسلام جمع شده و صف آرایی كردند.

جعفر بن ابیطالب رایت جنگ را گرفته و برای جنگ با رومیان پیش تاخت، تا بینی آنها را به خاك مالیده و كارزار سختی نماید. پرچم را با دو بازوی خود نگاه داشت، و همچنان در كارزار استوار بود تا به شهادت رسید.

روایت شده كه چون جنگ شدت گرفت، از اسب خویش پیاده شد و او را پی كرد، و او در اسلام اولین كسی بود كه اسب خود را پی كرد، و همچنان می جنگید و این رجز را می خواند:



یا حبذا الجنة و اقترابها

طیبة و باردا شرابها



و الروم روم قددنا عذابها

كافرة بعیدة انسابها



علی اذ لاقیتها ضرابها [1] .




یعنی: مسرورم كه بهشت موعود نزدیك شده، بهشت پاكیزه كه نوشابه های گوارا دارد، و در برابر آن نابودی روم نیز نزدیك است؛ ملتی كه به آیین توحید كفر ورزیده و علایق و ارتباط آنان از ما دور گردیده است. من مصمم هستم تا هر موقع با آنان روبرو شدم، ضربت خود را بر آنها وارد سازم.

و بعد از این كه به شهادت رسید، بر پیكر شریفش نود و چند زخم مشاهده كردند.

آری، این است خانه ابوطالب، و ایشان اند فرزندان او. از آن روزی كه بذر اسلام در خانه ی ابوطالب رویید تا آخر و انقراض حكومت عباسیون، این خاندان اسیر گرسنگی و زندان و محاصره بودند، محاصره اقتصادی در شعب ابوطالب، رانده شدن به سرزمین حبشه، شب هجرت در بستر خواب رسول خدا صلی الله علیه و اله به استقبال مرگ رفتن، جهاد در بدر و احد و احزاب و سایر جنگ های رسول خدا صلی الله علیه و اله، و كشته شدن در شام و عراق و اماكن دیگر، از جمله مصائبی است كه به خاطر اسلام و برپایی كلمه ی «لا اله الا الله، محمد رسول الله» ابوطالب و خاندانش تحمل كردند و با این وجود می گویند: ابوطالب كافر مرده است! اما چرا؟ چون پدر علی بود!

نبی اكرم صلی الله علیه و اله درباره ی شهدای موته [2] مخصوصا جعفر طیار فرمود: آنها به جوار قربی شتافتند كه از جانهایشان محبوبتر، و در نظرشان از دنیا و هر آنچه و هر آن كه در اوست ماندگارتر است. اما


فرزندان و همسران ایشان در كفالت و سرپرستی خدا هستند، و او بهترین مولا و بهترین یاری كننده است.

عبدالله بن جعفر گوید: بعد از شهادت پدرم، پیامبر اكرم صلی الله علیه و اله به منزل ما آمده و فرمود: دیگر برای برادرم جعفر گریه نكنید، سپس سلمانی را صدا زد و موهای سرمان را اصلاح كرد، بعد حضرت فرمود: اما محمد (بن جعفر) شبیه به عموی ما ابوطالب است، و اما عبدالله، در خلقت و اخلاق شبیه من است، بعد دست مرا گرفته و دعا كرد: پروردگارا! جانشین جعفر در خانه اش باش، و به معامله ی عبدالله بركت ده. و چون حضرت دید كه مادرم (اسماء بنت عمیس) از یتیمی ما بیتابی می كند به او فرمود: غم مخور، و بر آینده ی فرزندانت نگران مباش كه من در دنیا و آخرت سرپرست آنان هستم. [3] .

تاریخ نویسان در مدت عمر جعفر اختلاف كرده اند، عده ای گفته اند كه 38 سال عمر كرد، و عده ای گویند: در سن 41 سالگی به شهادت رسیده است.



[1] سيره ي ابن هشام، ج 2، ص 378.

[2] موته، قريه اي است در اردن، و در آن جا مقام و زيارتگاه مشهور جعفر طيار است.

[3] فقه السيرة، محمد غزالي، ص 281.